Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بولتن نیوز»
2024-05-03@04:13:31 GMT

تصویر روزنامه‌نگار ایرانی بر پرده سینما

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۰۱۳۸۲

تصویر روزنامه‌نگار ایرانی بر پرده سینما

به گزارش بولتن نیوز، خانه کاغذی فیلمی به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده و تهیه‌کنندگی تینا پاکروان محصول سال ۱۳۹۵ است. فیلم خانه کاغذی در سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر و در بخش رقابتی جلوه‌گاه شرق (پانورامای سینمای آسیا) برای نخستین‌بار به نمایش درآمد. در ادامه گفت و گوی انجام شده با مهدی صباغ زاده را می خوانید:
«خانه کاغذی» تا حدی فضا و حال‌وهوای«خانه خلوت» را یادآوری می‌کرد، آیا این شباهت تعمدی بود یا خیر؟بله، دوست داشتم که بار دیگر فیلمی در آن حال‌وهوا بسازم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حقیقت این است که فیلم‌نامه‌ای داشتم که از زمان نگارشش سه، چهار سال می‌گذشت و همان‌طور که اشاره کردید سعی داشتم به حال‌وهوای «خانه خلوت» نزدیک باشد و شباهت‌هایی به آن فیلم داشته باشد اما قطعا با نگاهی تازه‌تر و حرف‌هایی که بیانگر شرایط حال حاضر باشد. قطعا برای به‌روزکردن فیلم‌نامه به دوستان فیلم‌نامه‌نویس نیاز بود و در نهایت آقایان نقیبی و مسعودی فیلم‌نامه را به شکلی که می‌بینید نوشتند و برای ساخت آماده شد.
قطعا نگارش فیلم‌نامه گروهی شرایط و ویژگی‌های خاص خودش را دارد، چقدر زمان صرف نگارش فیلم‌نامه شد؟ایده اصلی برای من بود و برای اضافه‌شدن جزئیاتی که می‌توانست کیفیت اثر را بهتر کند آقایان نقیبی و مسعودی به کار اضافه شدند، زحمت زیادی برای نگارش فیلم‌نامه کشیده شد و خوشحالم که نتیجه برای همه قابل تأمل و خوب بود.
«خانه کاغذی» با درون‌مایه سیاسی-اجتماعی ساخته شده و طبعا پرداختن به چنین موضوعی کار ساده‌ای نیست، تا چه حد فیلم در مرحله پیش از ساخت با ممیزی روبه‌رو و فیلم‌نامه دچار جرح و تعدیل شد؟در مرحله گرفتن پروانه ساخت با مشکل خاصی مواجه نشدیم و حتی نظر دوستان این بود که فیلم ظرفیت پرداختن به مباحثی تند‌تر از چیزی که در فیلم می‌بینیم را دارد و می‌توان برخی موارد را صریح‌تر مطرح کرد. ساخت فیلم کاری گروهی است و طبعا گروه نویسندگان فیلم‌نامه هم با دقت فیلم‌نامه را نوشتند. تمام تلاش ما این بود که موضوع مورد بحث و مطرح‌شده در فیلم با شرایط حال حاضر جامعه ما مطابقت داشته باشد و به‌نوعی برای مخاطب ملموس و باورپذیر باشد و بنابراین در فیلم می‌بینید که درحال‌حاضر مفاسد اقتصادی یکی از اتفاقات پررنگ جامعه ماست که هرچند وقت یک‌بار سروصدای زیادی به‌پا می‌کند و به نظر من وظیفه فیلم‌ساز این است که در مورد اتفاقات پیرامونش حساس باشد و آنها را درست رصد کند و به تصویر بکشد.
البته انتقادهایی هم نسبت به فیلم شما شنیده می‌شود که برخی معتقدند فیلم تا حدی دچار شعارزدگی است، چقدر این نقد را می‌پذیرید؟اتفاقا «خانه کاغذی» فیلمی است که شعار نمی‌دهد. در این فیلم نویسنده‌ای تصویر شده است که شرایط و ویژگی‌های خاص خودش را دارد. آیا وقتی نویسنده دست به قلم می‌برد و موضوع مهمی را مطرح می‌کند نامش شعار می‌شود؟ من با این نقد موافق نیستم و فکر می‌کنم فیلم ما به‌هیچ‌وجه دچار شعارزدگی نیست.
البته شاید بیشتر به دلیل پرداختن به شخصیت روزنامه‌نگار کمی این نقد پررنگ‌تر می‌شود چراکه این شخصیت در بسیاری از فیلم‌ها به اشکال مختلف ترسیم شده است و بسیاری معتقدند شاید نتوان روزنامه‌نگار ایرانی را در بسیاری از فیلم‌ها دید.به نظر من باز هم نمی‌توان از این جهت فیلم را شعارزده تلقی کرد. واقعیتی است که شما درگیرش هستید. همیشه هستند اشخاصی که دغدغه موضوعات و مشکلات اطرافشان را دارند و مدام به آنها فکر می‌کنند، روزنامه‌نگارانی که قلمشان را در راه درست و منطقی به کار می‌برند. قطعا خطراتی هم برای آنها به همراه داشته است. نمی‌توان همه را در دسته آدم‌هایی دانست که از راه درست و سالم زندگی می‌کنند و دراین‌میان دسته دیگری نیز هستند و شاید به‌نوعی «خانه کاغذی» این موضع را به نویسندگان جوان یادآوری می‌کند که تعهداتشان را حفظ کنند.
از انتخاب پرویز پرستویی برای نقش اصلی این فیلم صحبت کنیم، این انتخاب چطور شکل گرفت؟طبعا سال‌ها قبل خسرو شکیبایی برای ایفای این نقش مدنظرم بود و همیشه به او فکر می‌کردم. ولی خب قسمت نبود و قسمت شد که در این فیلم با آقای پرستویی همکاری کنم و خوشحالم در این فیلم همکاری خوبی داشتیم. خوشبختانه زمانی که فیلم‌نامه را خواندند رضایت داشتند و فیلم‌نامه مورد تأییدشان بود. در نهایت تلاش کردم در اجرا هم حس‌وحالی که باید لحاظ شود و نگاه خودم را داشتم.
فیلم به بخش ملی جشنواره فیلم فجر راه پیدا نکرد، اما شما هم خیلی معترض نبودید.بله به‌هرحال وقتی در جشنواره فیلم فجر شرکت می‌کنید باید قواعد و قوانین آن را در نظر گرفت. به نظرم شکایت‌ یا جو درست‌کردن برای فیلم در آن شرایط به صلاح نبود و خب جمعی تشخیص داده بودند که فیلم نباید در جشنواره شرکت داشته باشد. وقتی فیلم‌های جشنواره را دیدیم بسیاری معتقد بودند جای خانه کاغذی در جشنواره خالی است. هنوز هم نمی‌دانم چرا فیلم از جشنواره کنار گذاشته شد. شاید ملاحظاتی وجود داشت. اما خوشحالم که رضا میرکریمی این شجاعت را داشت و فیلم را برای حضور در جشنواره جهانی فجر انتخاب کرد.
نظرات مردم درباره فیلم چیست؟خوشبختانه نظر مردم درباره فیلم خوب بود و استقبال خوبی از فیلم شد.منبع: شرق

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۰۱۳۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری

صبح نو روزنامه نزدیک به قالیباف در شماره امروز خود به صحب های مهدی نصیری واکنش تندی نشان داد.

این روزنامه نوشت: امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.

سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاج‌زاده. جمهوری‌خواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایده‌ای است که از عطاری هیچ‌کس جز عطاری نصیری نمی‌توانسته بیرون بیاید، نه از تاج‌زاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحش‌های مثبت ۱۸ می‌دهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشن‌تر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.

بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهم‌اند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.

باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که این‌ها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت به‌عنوان جنس بنجل به مردم ایران فروخته‌اند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه می‌کنند.

روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن می‌گوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه می‌کرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.

این موجود ناقص‌الخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.

رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضه‌ای است که روشنفکر فکر می‌کند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمی‌خورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاج‌زاده نشان می‌دهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش می‌کند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازه‌ای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاج‌زاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.

دیگر خبرها

  • ششمین جشنواره ملی روستایی عشایری رضوی در بوشهر آغاز شد
  • آغاز جشنواره ملی روستایی عشایری رضوی در بوشهر + تصویر
  • انتشار فراخوان بخش ویژه «کتاب و سینما» جشنواره فیلم کوتاه تهران
  • جزئیات مست عشق؛ مولانا و شمس در پرده سینما
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری
  • اختلاف‌نظر درباره تصادف‌های پرماجرای تهران | نخستین قربانی؛ موسیقیدان مشهور یا روزنامه‌نگار معروف؟
  • فضاحت با هزینه بی‌بی‌سی
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • پشت پرده انتخاب رئیس جدید امان رسانه‌ای شد
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی